سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
3677

:: بازدیدهای امروز ::
3

:: بازدیدهای دیروز ::
5

:: درباره من ::

دل شکسته - بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
r-f
من رویا . همیشه وقتی ناراحتم می نویسم. اما احتیاج به ادمایی داشتم که این نوشته ها رو بخونند و کمکم کنند تا این فکر یه ذهنم رسید لطفا با اندیشه ها تون کمکم کنید

:: لینک به وبلاگ ::

دل شکسته - بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق

:: آرشیو ::

تابستان 1386

:: خبرنامه ::

 

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

دل شکسته - بی گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق

 

دل شکسته

86/4/23

 

 

دختری دلش شکست

رفت و هر چه پنجره

رو به سوی نور بود

 بست

 

رفت و هر چه داشت

 یعنی آن دل شکسته را

توی کیسه زباله ریخت

پشت در گذاشت

 

صبح روز بعد

 رفتگر

لای خاکروبه ها

یک دل شکسته دید

ناگهان

 توی سینه اش پرنده ای تپید

چیزی از کنار چشم های خسته اش

قطره قطره بی صدا چکید

 

 رفتگر برای کفتر دلش

آب و دانه برد

رفت و تکه های آن دل شکسته را

به خانه برد

 

سالهاست

توی این محل با طلوع آفتاب

پشت هر دری

یک گل شقایق است

چون که مرد رفتگر

سالهاست

عاشق است


نوشته شده توسط: r-f

اندیشه ی تو()


ِْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

خدا تو روی زمین چقدر غریبی
[عناوین آرشیوشده]